موضوع: "بدون موضوع"
آمیش
در سال 1963 فردی به نام «ژاکوب آمان»رهبری فرقه ای به نام آمیش را بر عهده گرفت که معتقد بودند باید به روش اجدادشان زندگی کنند. آنها همچنان از اسب و کالسکه برای رفت و آمد و کشاورزی استفاده می کنند، لباس هایی به سبک قدیمی می پوشند و از تکنولوژی های امروزی استفاده نمی کنند. البته اگر غیر از این عمل کنند، آنها برخلاف اعتقادات آیین شان عمل کرده و مستحق مجازاتند. آنها حق رفتن به ارتش را نداشته و خود را از کمک های دولت مانند بیمه بی نیاز می دانند. آمیش ها از اتومبیل،تلفن و حتی برق هم استفاده نمی کنند. البته جالب اینجاست که آیین آنها در کشورهای مختلف از جمله هند، آمریکا، آلمان و انگلستان متفاوت است. طبق آمارها پیروان این فرقه در آمریکا در سال 2000، 198 هزار نفر بوده است. نام آمیش هم از نام رهبر آن آمان گرفته شده بود که اصالتا سوییسی بود. آنها کم کم به سمت پنسیلوانیا و کشورهای اروپایی مهاجرت کردند و به این ترتیب کم کم این فرقه در سراسر دنیا پخش شد. پیروان این فرقه محل خاصی برای عبادت ندارند و عبادات خود را در خانه انجام می دهند. تمام آداب و رسوم زندگی آنها با دیگر انسان ها متفاوت است. عروس های آمیش لباس آبی به تن کرده و چون استفاده از زیورآلات ممنوع است، حتی حلقه ازدواج هم نمی گیرند. آنها به تکنولوژی به چشم شیطان نگاه می کنند و معتقدند این وسایل آنها را از آیین شان دور خواهد کرد. در فرقه آنها حتی کرایه کردن اتومبیل، در حالی که خودشان راننده نباشند هم ممنوع است. آمیش ها استفاده از تلفن را ورود بی اجازه به حریم دیگران می دانند. آرایش برای زنان آمیش جرم محسوب می شود و مردان مجرد باید ریش و سبیل های خود را بتراشند ولی متاهل ها باید ریش خود را بلند کرده و سبیل شان را بتراشند. کودکان خانواده های عضو این فرقه در حد خواندن و نوشتن سواد می آموزند. همچنین نوجوانی که به سن بلوغ می رسند باید با آمیش پیمان وفاداری ببندند یا برای همیشه طرد خواهند شد.
آئوم شینریکیو
فرقه هایی عجیب با عقایدی خنده دار آئوم شینریکیو یکی از فرقه های ژاپنی است که توسط «شوکو آساهارا» یک مدرس یوگای نابینا، در سال 1984 بنیان نهاده شد. افراد این فرقه، آساهارای 40 ساله را تنها راه ارتباط با خداوند می دانستند که این ادعای عجیب و خنده دار موجب ناراحتی بسیاری از طرفداران مذاهب شده بود. در آن زمان، آساهارا در خانه خود تدریس یوگا و مدیتیشن می کرد و نام کلاس های خود را «آئوم نو کای» گذاشته بود. از همانجا بود که آساهارا با دادن وعده های دروغین ارتباط با ارواح توانست عده ای از شاگردان خود را در سال 1989 به عنوان مذهبی جدید در دنیا مطرح کند. این فرقه جدید برای بسیاری از جوانان ژاپنی خوشایند به نظر می رسید و به همین دلیل طرفدار آن می شدند و در آن زمان آن را «مذهب برگزیده» نامیدند. آساهارا با انتشار مقالات، کتاب و پخش فیلم، پیروان خود را به سرعت افزایش داد. او حتی انیمیشن هایی برای کودکان ساخته بود تا بتواند در ذهن آنها نیز نفوذ کند. با این شگرد، این مرد شیاد توانست به راحتی مردم ساده لوح را خام کرده و با هدایایی که از آنها دریافت می کرد زندگی حقیرانه خود را به یک زندگی مجلل مبدل سازد. نام «آئوم شینریکیو» از زبان سانسکریت و به معنی مذهب صحیح است اما بعد از مدتی نام این فرقه به الفا تغییر کرد. فرقه ائوم در سال 1995 در حدود 9 هزار پیرو در ژاپن و 40 هزار پیرو در سراسر دنیا داشت اما این تعداد تا سال 2009 به 1650 نفر کاهش یافت و امروز نیز تعداد آنها به کمتر از 1000 نفر رسیده است. در سال 1992، آساهارا کتابی منتشر کرد و طبق اسناد دروغینی که در این کتاب به چاپ رسانده بود، ادعا کرد که حضرت مسیح است و طرفداران ساده لوح او نیز به راحتی این موضوع را پذیرفتند. او از طرف خود برای هر گناهی مجازاتی در نظر گرفته و ادعا می کرد قادر است انرژی های منفی و گناه آلود را از انسان ها دور کند. همچنین دائم تکرار می کرد که «من قادر هستم با ارواح ارتباط برقرار کرده و توطئه هایی که قرار است بر ضد ما انجام شود پیش بینی کنم». او می گفت که به زودی جنگ جهانی سوم در خواهد گرفت و علت اصلی آن نیز آمریکا خواهد بود. همچنین آرماگدون – پایان دنیا در اصطلاح مسیحیان – در سال 1997 خواهد بود. فرقه آئوم در واقع توسط یک تروریست پایه گذاری شده و به سرعت مراکز آن در کانادا، اروپا و آمریکا نیز تاسیس شدند. در سال 1995 با حمله افراد این جنبش به مترو توکیو با گاز سمی سارین، این فرقه بدنام تر از قبل شده و حتی بسیاری از پیروانش هم از آن رو برگرداندند. در این حمله تروریستی 12 نفر کشته و 5500 نفر با گاز سارین مسموم شدند. پس از این حادثه آساهارا و 11 نفر از افرادش دستگیر و به اعدام محکوم شدند اما آنها تا چند سال توانستند با ارائه حکم تجدید نظر،اعدام خود را به تعویق بیندازند اما بالاخره حکم اعدام آنها در سال 2004 تایید و اجرا شد.
تائوئیسم
فرقه هایی عجیب با عقایدی خنده دار پیروان این فرقه، آن را فلسفه می دانند، نه یک مذهب. این فرقه، ترایخی 2500 ساله در چین داشته و هنوز هم بسیاری از چین یها به آن اعتقاد دارند. چینیان از سالیان پیش، همیشه خواستار عمر طولانی و زندگی جاودانه بوده اند و این فرقه با استفاده از این تفکر چینی ها،توانست پیروان بسیاری را به سمت خود جلب کند. بنیانگذار این فرقه فردی به نام «لائو تزو» از معروف ترین فیلسوفان چینی و کتابدار سلطنتی بود. تزو هیچ علاقه ای به شغل خود و البته سیاست نداشت و همین امر باعث شد تا چین را ترک کند. او کشور را ترک کرده و گوشه نشین شد و در آن زمان کتابی با عنوان «راه و عرفان» نوشت. او 87 سال عمر کرد اما محل مرگ او هرگز مشخص نشد. البته این فرقه از قبل از تزو وجود داشت و او با نوشتن کتابش باعث شد تا دوباره در سراسر چین رنگ و بویی تازه به خود گرفته و پیروانش افزایش پیدا کند و به همین خاطر به او لقب اولین پیرو تائو نیز داده شده است. او مدعی بود که هر کس به این فرقه وارد شود به زندگی جاودانه خواهد رسید و هیچ چیز قادر نخواهد بود به او ضرر و آسیبی برساند. او به پیروان خود می گفت «بسیاری از پادشاهان چینی از جمله «فوشی»و «ووتای» از سلسله هان توانسته اند با پیوستن به فرقه تائو، عمر جاودانه پیدا کنند اما کسی از مکان آنها اطلاعی ندارد.» در این میان، فالگیران نیز از فرصت استفاده کرده و با دادن راه حل هایی چون غذا خوردن در ظروف طلا و رفتن به کوه های صعب العبور برای عبادت، عمر جاودانه افراد را تضمین می کردند. یک یاز همین افراد به نام «چانگ تائو لینگ» توانست با برپا کردن انجمنی مخفیانه، عده ای را به عضویت آن در آورد. او به آنها وعده عمر جاودانه می داد. شرط عضویت در این انجمن آوردن 5 پیمانه برنج برای چانگ بود. او به خاطر عمر 122 ساله اش توانست اعضای انجمن را بیشتر بفریبد زیرا آنها فکر می کردند رهبرشان عمری ابدی دارد. پس از مرگش، عده ای از طرفداران او ادعا کردند که چانگ را سوار بر ببری دیده اند که به سمت آسمان می رفت تا زندگی جاودانه اش را آغاز کند. پس از او جانشینانش انجمن را تا زمان انقلاب کمونیستی چین ادامه داده و از این راه ثروت هنگفتی به دست آوردند. نسل بعدی تائوئیسم ها سمبلی جادویی برای خود در نظر گرفته بودند و عقیده داشتند با آویزان کردن آن در مکان های مختلف از ورود ارواح پلید جلوگیری می کنند.
منبع:مجله سرخ
آیا شما و تلفن هوشمندتان جدایی ناپذیرید؟ اگر اینطور است، باید بدانید افراد بسیاری مانند شما هستند. تحقیقات بسیاری نشان داده که نمودار رشد اعتیاد به کار با تلفن هوشمند به سرعت در حال افزایش است. در یک بررسی 66 درصد افراد اعلام کردهاند که از اینکه موبایلشان دم دستشان نباشد یا آن را گم کنند، هراس دارند. همچنین نظرسنجیها نشان میدهد بسیاری از افراد نیز عادت دارند که تلفن هوشمندشان را به رختخواب ببرند. مشخصا این چیزی جز یک اعتیاد مدرن به ابزارهای دیجیتالی نیست. به هر حال اگر شما هم از جمله این افراد هستید، بد نیست کمی بیشتر با صدماتی که تلفن هوشمند یا تبلتتان به شما می زند آشنا شوید.
1- آلودگی های میکروبی تبلت ها و گوشی های هوشمند که با لمس انگشتان کار می کنند، محل بسیار مناسب برای رشد، تکثیر و انتقال انواع باکتری های مضر و خطرناک برای انسان هستند که می توانند باعث بیماری فرد نیز شوند. تحقیقات نشان داده است که حداقل 15 درصد از تبلت هایی که در بیمارستان ها استفاده می شوند، دارای مجموعه ای از باکتری های خطرناک مانند «استافیلوکوکوس اورئوس» و «کلستریدیوم سخت» هستند. سال 2012 تحقیقی در وال استریت ژورنال منتشر شد که در آن میکروب های هشت تلفن همراه مورد بررسی قرار گرفت. هر چند که اثری از باکتری استافیلوکوک (عامل مسمومیت های گوارشی و عفونت های پوستی) در آن ها پیدا نشد، ولی مقادیر زیادی از میکروب هایی که در مدفوع زندگی می کنند در آن ها یافت شد. اگر از افرادی هستید که ناخودآگاه فکر می کنید موبایل تان در حال ویبره زدن است، به سندرم ویبره خیالی مبتلا هستید و این مشکل در اثر استفاده بیش از حد از تلفن همراه است محققان روش های مختلفی برای تمیز نگه داشتن این دستگاه ها توصیه می کنند که ساده ترین آنها، استفاده از پارچه «میکروفایبر» تمیز و نم دار است. البته به عقیده کارشناسان برای از بین بردن باکتری های مقاوم و ویروس آنفلوآنزا از روی گوشی ها و تبلت ها نیاز به استفاده از محصولات ضدعفونی کننده و یا الکل است. دستگاه هایی نیز وجود دارند که با استفاده از نور ماورای بنفش تمام مجموعه های موجود باکتریزای برروی گوشی ها را نابود می کند که می توانند در بیمارستان ها مفید باشد. محققان همچنین توصیه به تمیز نگه داشتن روزانه گوشی ها و تبلت ها و ضدعفونی آنها می کنند تا از انتقال باکتری ها جلوگیری شود.
2_درد گردن. گردن درد تایپ کردن بیش از اندازه می تواند منجر به بروز گردن درد شود. علاوه بر درد گردن ممکن است دردهای مشابهی در شانه ها و حتی سر نیز بروز کند. بد نیست بدانید که وزن سر انسان به طور متوسط 5 کیلوگرم است. حال تصور کنید که نگه داشتن مداوم این وزن در حالت ثابت می تواند چه فشاری را بر گردن شما وارد کند.
3- خماری نتیجه مطالعه ای که در سال 2011 انجام شده است نشان می دهد که ممنوعیت ناگهانی استفاده از ابزارهای الکترونیکی به مدت 24 ساعت در فردی که به استفاده از آنها عادت دارد، می تواند باعث بروز رفتارهایی مانند بی قراری، آشفتگی، اضطراب و احساس انزوا در او شود، مانند علائم خماری در افراد معتاد به مواد مخدر یا الکل. طبق این مطالعه حتی علائمی شبیه تب و لرز در معتادان به مواد مخدر نیز در معتادین به ابزارهای دیجیتال دیده شده است.
4- بدخوابی نتیجه یک نظرسنجی که در سال 2010 در دانشگاه استنفورد انجام شد، نشان داد که بیش از سهچهارم دانشجویان این دانشگاه، تلفن همراه خود را به رختخواب می برند. این احتمالا خبر خوبی برای رئیس دانشگاه نیست، زیرا بر اساس نتیجه تحقیقی که در نشریه Nature منتشر شد، می توان گفت نور صفحه گوش های هوشمند منجر به تاخیر در روند تولید ملاتونین شده و خوابیدن را به تأخیر می اندازد. همانطور که می دانید ملاتونین را هورمون خواب می نامند و در تاریکی بیشتر ترشح می شود و باعث خواب آلودگی می شود. نتیجه خواب ناکافی در شب هم احساس خستگی و بی حالی در طی روز است.
5- سندروم ویبره خیالی اگر از افرادی هستید که ناخودآگاه فکر می کنید موبایل تان در حال ویبره زدن است، به این سندرم مبتلا هستید و این مشکل در اثر استفاده بیش از حد از تلفن همراه است. مطالعه در سال 2012 نشان داد که بیش از 90 درصد دانش آموزان یک دبیرستان دچار عارضه ویبره خیالی (Phantom vibration syndrome) هستند.
6- کاهش شنوایی اگر موزیک های تلفن هوشمند خود را با هدفون مناسب و صدای کم گوش می دهید، جای نگرانی نیست. اما صدای بلند موزیک می تواند به گوش داخلی و شنوایی شما صدمات جدی وارد کند، زیرا صدای بلند هدفون باعث آسیب سلول های ظریف داخل گوش شما که وظیفه ارسال پیام های شنوایی به مغز را دارند می شود و تخریب آنها مساوی است با کاهش یا از دست دادن قدرت شنوایی.
7- درد مچ دست آیا تا به حال دردی در انگشتان یا مچ دست خود احساس کرده اید؟ دلیلش ممکن است به یک اصطلاح غیرپزشکی تحت عنوانclaw text مرتبط باشد. عارضه ای که به دلیل انجام بیش از حد فعالیت هایی مانند تایپ پیامک و انجام برخی بازی های موبایلی ایجاد می شود و در نهایت منجر به درد انگشتان، مچ و بازوی دست ها می گردد.
8- اعتیاد وضعیت اعتیاد به ابزارهای دیجیتال چندان جالب نیست. طبق نتایج مطالعه ای که در سال 2012 انجام شده، 66 درصد افراد اعتراف کرده اند که گم شدن و یا در دسترس نبودن گوش هوشمندشان آن ها را به شدت نگران و آشفته می کند. به علاوه بر اساس یک نظرسنجی نیمی از افراد 18 تا 29 ساله حتی در توالت نیز از خیر همراه بردن گوش هوشمندشان نمی گذرند.
9- خطر مواج رادیویی هر چند که خطرناک بودن امواج تلفن های همراه هنوز هم به طور قطعی تایید نشده است، اما سازمان بهداشت جهانی، امواج این دستگاه ها را از امواج احتمالا پر خطر برای انسان و عامل احتمالی سرطان برشمرده است. بد نیست بدانید خطرات د.د.ت هم پیش از آنکه تأیید شود، به همین شکل از سوی سازمان بهداشت جهانی پر خطر به حساب می آمد.
منابع: ایرنا سالم زی
همه ما دوست داریم کودکانی بااستعداد و باهوش داشته باشیم، اما شاید نمیدانیم که چگونه میتوانیم به رشد استعدادهای بالفعل کودکمان، کمک کنیم. مهمترین راهحل برای کمک به رشد کودک زیر شش سال، بازی کردن است. اگر محیط را غنی کنیم و کودک را در کسب اطلاعات و تجربهها، در یک فضای امن و مناسب، همراهی کنیم، او با احساس خوب، بازی میکند و بازیش، یک بازی سازنده میشود. احساس خوبی که کودک، از بازی با والدین پیدا میکند، در همه ابعاد زندگی او و والدین، اثر میگذارد و بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری کودکان را کم میکند یا از بین میبرد.
بازی اول:
پرتاب توپ مواد لازم: تعدادی جوراب و روزنامه باطله، یک سطل .گروه سنی: دو تا چهار سال میتوانید با قرار دادن جورابها داخل هم، توپهای رنگی کوچک درست کنید. همچنین با مچاله کردن روزنامه باطله هم میشود توپهایی با شکل و اندازههای مختلف درست کرد. با کودک، سرگرم درست کردن توپها از جورابها و روزنامهها شوید. هنگامی که درست کردن توپها تمام شد، سطل را در فاصلهای معقول از کودک قرار دهید و از او بخواهید که توپهایش را به داخل سطل پرتاب کند. فاصله معقول، فاصلهای است که پرتاب توپ، آنقدرها برای کودک آسان نباشد و در عین حال، آنقدر هم دور نباشد که با غیرممکن بودن، شوق بازی را در کودک از بین ببرد. این بازی هیجانی، هم بین کودک و والدین، هیجان مشترک ایجاد میکند، هم با هماهنگی چشم و دست، در رشد کودک، موثر است. همچنین میتوانید با مکالمات ساده هنگام بازی، تفاوت بین بافت روزنامه و جوراب و مفهوم زبری و نرمی را به او بشناسانید.
بازی دوم:
حفظ تعادل مواد لازم: تعدادی بالش و کوسن در اندازههای مختلف گروه سنی: دو تا چهار سال بازی با بالشها را به اشکال مختلف میتوان انجام داد. در واقع، در زمستان که به دلیل سرما و آلودگی هوا، محدودیت بیشتری برای بازی بچهها وجود دارد، این بازی، به تخلیه انرژی آنها کمک میکند. با قرار دادن دو بالش روی هم، از کودک بخواهید که روی آنها بایستد. اگر توانست تعادلش را حفظ کند، تعداد بالشها را اضافه کنید. میتوانید با قرار دادن یک پشتی روی مجموعه بالشها، الاکلنگ درست کنید و از کودک بخواهید که روی آنها راه برود. میتوانید کودک را تشویق کنید که از فاصلهای، به سمت تپههای بالشی بدود. میتوانید از کودک بخواهید که روی بالشها بایستد و با تکان دادن بالشها، به آرامی، او را تشویق به حفظ تعادل کنید. این بازی ساده، به کودک کمک میکند که آمادگی استفاده بهتر از توان جسمی خودش را پیدا کند. همچنین یک بازی هیجانی است که باعث تخلیه انرژی کودک میشود؛ البته به شرط اینکه همسایه پایینیتان، گوشش سنگین باشد یا به مسافرت دور دنیا رفته باشد!
بازی سوم:
اگه گفتی این چیه؟ مواد لازم: یک کیسه پارچهای ضخیم، تعدادی لوازم خانه یا اسباببازی گروه سنی: چهار تا شش سال بازی، نوبتی انجام میشود. کسی که کیسه را به دست دارد، از اتاق بیرون میرود و یک شئی را داخل کیسه قرار میدهد. نفر دوم باید با لمس کردن آن شئی، ماهیت آن را تشخیص دهد. کسی که توانست شئی داخل کیسه را به درستی تشخیص بدهد، این بار باید شئی دیگری پیدا کند. با توجه به سن و قابلیتهای کودک، این بازی را میتوان تغییر داد. برای شروع، از اشیای ساده مثل شانه یا قاشق استفاده کنید. سعی کنید بازی را همراه با کودک، گام به گام، جلو ببرید و در اشیا، تنوع ایجاد کنید. اگر وقت بیشتری داشته باشید، میتوانید به جای کیسه، یک جعبه درست کنید و در بخشی از جعبه، سوراخی به اندازه یک دست ایجاد کنید و اشیا را داخل جعبه قرار دهید. میتوانید برای درست کردن و تزیین جعبه، از کودک کمک بگیرید. این بازی، به تقویت حس لامسه کودکان، کمک میکند.
بازی چهارم:
بازی با نی مواد لازم: یک بسته نی؛ بهتر است به رنگهای مختلف باشد گروه سنی: دو تا شش سال نی، به دلیل شکل، رنگ و ماهیتش، برای کودکان، بسیار جالب توجه است. با نی، بازیهای مختلفی میتوان انجام داد که در اینجا، فقط یکی از این بازیها را معرفی میکنیم. تعدادی نی در دسترس کودک قرار بدهید و از او بخواهید که با استفاده از آنها، یک شکل بسازد. با قرار دادن یک قیچی در دسترس کودک، میتوانید اندازه نیها را تغییر دهید و به شکلهایی که با نی ساخته میشود، تنوع ببخشید. در مرحله بعد، با دادن چسب و مقوا به کودک، میتوانید از او بخواهید که اشکالی را که با نی میسازد، روی مقوا بچسباند. این بازی، برای تقویت هماهنگی چشم و دست و تقویت ماهیچههای کوچک در کودکان، مفید است. پسرم، 18 ماهه بود که از طریق یک کلاس، با نحوه بازی کردن با کودک زیر شش سال آشنا شدم و فهمیدم بسیاری از مشکلاتی را که با کودکم دارم، میتوانم با بازی کردن برطرف کنم. بازی، راهی بود برای ایجاد هیجان، نشاندن خنده بر لبهای ما و پیدا کردن یک زبان مشترک با کودکی که به زحمت میتوانست جملهای بگوید. از آن موقع تاکنون، بازیها، به ما کمک کردهاند که بسیاری از چالشهای پیش رو را با موفقیت بگذرانیم. بازیها به ما یاد دادهاند که چگونه با هم ارتباط برقرار کنیم. بازیهایی که برای این منظور، به کار بردهایم، بازیهای سادهای بودند که برای همه، قابل دسترس هستند. این بازیهای ساده، به من و پسرم کمک کردهاند که رابطه بهتری داشته باشیم. امیدوارم که برای شما و فرزندتان هم، همین لحظههای خوش را فراهم کنند.
منبع:shahrzadpress.com
- هنگامی چیزی را میخواهی بگو: “لطفا”.
2- هنگامی چیزی به تو میدهند، بگو: “متشکرم.
” 3- هنگامی که بزرگترها با یکدیگر حرف میزنند، میان حرف آنها نپر، مگه اینکه مسئلهای فوری مطرح باشد. آنها حواسشان به تو هست و وقتی حرفشان تمام شد به تو پاسخ خواهند داد.
4- اگر لازم است که توجه کسی را فورا جلب کنی، گفتن عبارت “ببخشید” مودبانهترین راه برای وارد شدن به مکالمه است.
5- اگر کوچکترین تردیدی درباره انجام کاری داری، اول از پدر و مادر اجازه بگیر تا بعد پشیمان نشوی.
6- دیگران علاقهای به دانستن اینکه تو از چه چیزهایی بدت میآید، ندارند. نظرات منفیات را برای خودت، یا بین خود و دوستانت نگهدار، و دائم به بزرگترها نق نزن.
7- در مورد خصوصیات جسمی دیگران اظهار نظر نکن، مگر اینکه بخواهی از آنها تعریف کنی که باعث میشود آنها خوششان بیاید.
8- هنگامی دیگران از تو میپرسند، حالت چطور است، به آنها پاسخ بده و بعد حال آنها را هم بپرس.
9- هنگامی در خانه دوستت هستی، به یاد داشته باش که از والدین دوستت به خاطر اجازه دادن به رفتن به خانه آنها تشکر کنی.
10- اگر دری بسته بود، پیش از وارد شدن، ابتدا به در ضربه بزن، و منتظر بمان تا ببین پاسخی داده میشود یا نه.
11- هنگامی که تلفن میزنی، اول خودت را معرفی کن و بعد بپرس آیا میتوانی با شخص مورد نظرت صحبت کنی یا نه.
12- به دیگران احترام بگذار و اگر به تو هدیهای دادند، بگو: “متشکرم.” به جای ایمیل زدن، نوشتن یک نامه دستنویس تشکر بسیار موثر است.
13- در مقابل بزرگسالان از کلمات ناشایست استفاده نکن. آنها خودشان همه این کلمات را بلدند و استفاده تو از این کلمات باعث ملال و ناخشنودی آنها میشود.
14- افراد را با نامهای تحقیرآمیز صدا نزن.
15- دیگران را به هیچ دلیلی مسخره نکن. این کار باعث میشود در نظر دیگران آدم ضعیفی به نظر برسی، و دست انداختن دیگران کار نادرستی است.
16-حتی اگر یک بازی یا مراسم برایت خستهکننده است، آرام بنشین و خودت را علاقمند نشان بدهد. بازیکنان یا نمایشدهندگان دارند حداکثر تلاششان را میکنند.
17-اگر به کسی تنه زدی، فورا بگو “ببخشید.”
18-هنگام سرفه یا عطسه کردن دهانت را بپوشان و در جلوی دیگران فین نکن.
19- اگر میخواهی از دری عبور کنی، ببین آیا میتوانی در را باز نگهداری تا کسی دیگری هم از آن رد شود.
20- اگر به پدر و مادر، معلم یا همسایهای برخوردی که دارد کاری را انجام میدهد، از او بپرس کمک میخواهد. اگر جواب مثبت بود، به او کمک کن- به این ترتیب ممکن است چیز جدیدی یاد بگیری.
21- هنگامی که بزرگسالی از تو تقاضای انجام کاری را کرد، با روی گشاده و بدون نق زدن به او کمک کن.
22- هنگامی که کسی به تو کمک کرد، بگو: “متشکرم.” این شخص احتمالا بار دیگر هم به تو کمک خواهد کرد. این امر به خصوص در مورد معلمان مصداق دارد!
23- از وسائل غذا خوردن درست استفاده کن. اگر نمیدانی که چطور با این وسائل غذا بخوری، از پدر و مادر تقاضا کن به تو آموزش دهند، یا دقت کن آنها از این وسائل چطور استفاده میکنند.
24- هنگام غذا خوردن روی رانهایت دستمال سفره بگذار و از آن برای پاک کردن دهانت در هنگام لزوم استفاده کن.
25- برای برداشتن چیزها از روی میز غذا خم نشو؛ از دیگران تقاضا کن آن را به تو رد کنند.
منبع:همشهری آنلاین
آخرین نظرات